معنای حصر وراثت
1- 1- 1- معنای لغوی
«حصروراثت. [حَ رِ وِ ثَ] (ترکیب اضافی،اِمرکب) (اصطلاح حقوق) انجام دادن تشریفات قانونـی و رسـمی برای برسمیت شناختن و محدود و مشخص کردن وارثان شخص درگذشته».[1]
1- 1- 2- معنای اصطلاحی
برای اینکه بتوانیم معنای اصطلاحی این واژه را بیان کنیم باید دعوی انحصار وراثت را تعریف کنیم.
«دعـوی انحصار وراثت- (دادرسـی مدنی) دعوائـی است که بـه موجب آن وراث متوّفـی از دادگـاه
تقاضای صدور تصدیقی بر محصور بودن وراث متوّفی به عدد و اشخاص (یا شخص) معیـن معلوم میکنند
و تصدیق مزبور را تصدیق حصر وراثت و برگ حصر وراثت و حصر وراثت نامنـد».[2](ماده 360 قانون امـور
حسبی)
«در اثر فـوت مورث اموال او به طور قهـری به وراث او منـتقل میشود لیکـن بـه منظور اینکه وراث
بتوانند سهمالارث خود را مطالبـه و در آن تصرف کنند، لازم است وارث منحصر بودن ایشان و سهـمالارث هر یک از ایشان در دادگاه بررسی و اثبات گردد. در این خصوص پس از رسیدگـی دادگاه گواهـینامهای به نام تصدیق انحصار وراثت صادر و در اختیار اشخاص ذینفع قرار خواهد گرفت».[3]
1- 2- اشخاص ذینفع جهت درخواست گواهی حصر وراثت
به موجب ماده 360 قانون امور حسبـی عـلاوه بر ورثـه متوّفـی سایـر اشخاص ذینفع هم میتوانند تصدیـق
انحـصـار وراثـت تحصـیل کنند و جمله «اشخـاص ذینـفع» مذکور در این مـاده اختصاص به مورد متوّفای
بلاوارث ندارد. (حکم شماره 1337 مورخ 13/8/26 شعبه 3 دیوانعالی کشور).[4]
اشخاص ذینفع مذکور عبارتند از:
- طلبکار متوّفی، «براساس نظریه شماره 7951/7 مورخ 5/11/1377 طلبکار میتواند در مقام وصول
طلب خود بهعنوان ذینفع با ارائه مدارک لازم دادخواست گواهی حصر وراثت به دادگاه تقدیم نماید».[5]
- موصی له، در مواردی که وصیت نیاز به اجازه ورثه دارد.
- وصی، در هنگامی که اجازه ورثه برای اجرای وصایا لازم است.
- کسی کـه غیـرمستقیم از اثبات وراثت شخصی از دیگـری منتفع مـیگـردد، مثـلاً کسی کـه مـال
غیرمنقولی را از وارث انتقال گرفته است میتواند درخواست انحصار وراثت ناقل را از مورث بنماید.
نكته قابل توجه اینكه چنانچه وراث و یا اشخاص ذینفع متعدد باشند نیازی به درخواست همگی آنها
نمیباشد و اقدام یك نفر از افراد مذكور برای امضاء و ارائه دادخواست كافی است.
1- 3- مرجع صالح برای رسیدگی و دادن گواهی انحصار وراثت
1- 3- 1- مرجع صالح در زمان سابق
«پیش از تغییراتی کـه در تشکیلات قضایی بـه عمل آمده است، طبق ماده 361 ق. ا. ح. مصوب 20/9/1377
دادگاه بخش جانشین دادگاه صلـح پیش از آن، صلاحیت رسیدگـی و صدور گواهی انحصار وراثت داشت.
پس از انجـام تغییراتی در تشکیلات دادگستری، سرانجام مطابق مقررات قانون آیین دادرسی مدنـی مصوب
28/1/79 دادگـاه صالح برای رسیدگـی به تقاضای صدور گواهـی انحصار وراثت، دادگاه عمـومـی جانشین
دادگاه بخش سابق شد که با لحاظ ماده 2 قانـون تصدیق انحصار وراثت در بین دادگاه های عمـومی ایـران،
دادگاه عمومی اقامتگـاه دائمی متوّفی و در صورتی که اقامتگاه دائمی متوّفی خارج از کشور باشد هر یک از
دادگاه های عمومی تهران صالح است.[6] در این امر فرق نمیکند که متوّفـی در حـوزه دادگاه مربوطه دارائـی
داشته باشد یا اصلاً دارایی در ایران نداشته باشد.
1- 3- 2- مرجع صالح فعلی
در حال حاضر چون صدور گواهی انحصار وراثت غالباً در زمرهی دعاوی و مرافعاتی که لزوماً مخاطب و یا
مخالف در بر داشته باشد نبوده و از پیچیدگی های قضایی برخوردار نمیباشد، بـه همین منظور اراده تقنینی
قانونگذار بر این مهم تعلق گرفته است که به هدف کاهش مراجعات مردم به محـاکم دادگسـتری در اجرای
قانون جدید شورا های حل اختلاف مصوب 18/4/1387 وفق بند 3 ماده 11 این قانـون قاضـی شورای حل
اختلاف را مجاز نموده با مشورت اعضاء شورا نسبت به درخواست صدور گواهی حصـر وراثت رسیدگی و
مبادرت به صدور رأی مقتضی نماید، بنابراین با وضع و تصویب قانون اخیرالذکر مرجع صلاحیت دار جهت
درخواست و صدور گواهی انحصار وراثت، شورای حل اختلاف محل اقامت دائـمی هر یک از متوّفای مرد
یا زن میباشد.
ماده 11 قانـون شورای حل اختلاف میگوید: «قاضـی شورا در موارد زیـر با مشورت اعضـاء شورای
حل اختلاف رسیدگی و مبادرت به صدور رأی مینماید.
- دعاوی مالی در روستا تا بیست میلیون ریال و در شهر تا پنجاه میلیون ریال.
- کلیه دعاوی مربوط به تخلیه عین مستأجره به جز دعاوی مربوط به سرقفلی و حق کسب و پیشه.
- صدور گواهی حصر وراثت، تحریر ترکه، مهر و موم ترکه و رفع آن.
- ادعای اعسار از پرداخت محکومٌبه در صـورتی که شـورا نسبت به اصـل دعـوی رسیدگـی کرده
باشد.»
بنـابراین اگر شخصـی در طول مدت زندگی خود در شهر های مختلف سکـونت داشته باشد و برای
مثـال آخـرین محـل سکونتـش سمنـان باشد، پس از فـوت، شورای حل اختلاف سمنـان صلاحیت صدور
گواهی انحصـار وراثت را خواهد داشت هرچند که شخص در شهر دیگری فوت کرده باشد یا اموال وی در
استان دیگری باشد.
1- 3- 3- مرجع صالح خارج از کشور و اتباع خارجی
دراین مورد میتوان دو حالت را بیان کرد:
- محل اقامت دائمی متوّفی در خارج از مملکت باشد.
- مرجع صالح صدور گواهی انحصار وراثت برای تبعه خارجی
1- 3- 3- 1- محل اقامت دائمی متوّفی در خارج از مملکت باشد
«به موجب نظریه شماره 3077 مورخ 9/7/1369 و مستنداً به ماده دوم قانون تصدیق انحصار وراثت مصوب
1309 در صورتی که محل اقامت دائمی متوّفی در خارج از مملکت باشد محاکم تهران صالح برای رسیدگی
و صدور گواهی حصر وراثت هستند و ارزش مدارک ارائه شده به نظر دادگاه رسیدگی کننده خواهد بود».[7]
1- 3- 3- 2- مرجع صالح صدور گواهی انحصار وراثت برای تبعه خارجی
«به موجب نظریـه شماره 6044/7 مـورخ 3/12/1362 صـدور گواهـی انحصار وراثت برای اتبـاع خارجه با
رعایت قوانین دولت متبوع آنها توسط دادگـاه محل اقامت متوّفی در ایران با توجه بـه ماده 2 قانون تصدیـق
انحصار وراثت و ماده 967 قانون مدنـی بلااشکال است».[8]که در حـال حاضر به موجب بند3 مـاده 11 قانون
شورای حـل اختلاف این وظیفه برعهده شورای حل اختلاف است..
– 4- مدارک لازم جهت تقاضای تصدیق انحصار وراثت
متقاضی گواهی انحصار وراثت باید هنگام تقاضا از شورای حل اختلاف مدارک زیر را تنظیم و به دفتر شورا
تسلیم نماید:
- درخواستنامه کتبی مشتمل بر نام و مشخصات درخواستکننده و متوّفـی و ورثـه وی و اقامتگاه
آنها و نسبت بین متوّفی و وراث. ( شکل شماره 1 الی 9)
- تکمیل فرم استشهادیه این فـرم با توجه به اینکه وارثان از طبقـه اول، دوم یا سوم باشنـد متفاوت
است که در یکی از دفاتـر اسنـاد رسمی توسط 3 نفر شاهد، اسامی وارثان تعیین و تصدیق میشود. (شکـل
شماره 10 الی 12)
- ارائه اصل گواهی فوت و یک برگ کپی از آن. (شکل شماره 13)
گواهی فـوت براساس مندرجات سنـد فـوت تنظیم میگردد و قابل ارائه به مراجـع قانـونی و اداری
میباشد و پس از وفات جایگزین شناسنامه متوّفی میباشد. براساس ماده 22 قانون ثبت احوال کشور «وفات
هر کس اعم از ایرانی یا خارجـی باید به یکـی از ادارات ثبت احوال سراسر کشـور اعلام شود و نیز وفـات
ایرانیان در خارج از کشور به مأموران کنسولی محـل اقامت یا به یکـی از ادارات سازمان ثبت احـوال کشور
اعلام میشود» اصلح است که واقعه وفات در ظرف مهلت مقرر (10 روز) به اداره ثبت احوال اعلام گردد.
برای اخذ گواهی فوت هر یک از اشخاص ذیل صالحند و میتوانند اقدام کنند:
- نزدیکترین خویشاوند متوّفـی یا هر شخصی که در موقع وفـات حاضر بوده است با ارائـه مدرک
شناسائی.
- مأموران انتظامی متصدی یا صاحب مکانی که وفات در آن رخ داده است.
لینک بالا اشتباه است
:: بازدید از این مطلب : 533
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0